۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

وقتی احمدی نژاد برای رهبری فیلم بازی می کند!!!!!!!!!!!!!!!

وقتی احمدی‌نژاد برای رهبر فیلم بازی می‌کند

محمود احمدی‌نژاد در روز تنفیذ که در بین مردم ایران به عنوان «روز نکبت» معروف شد، برخلاف چهار سال قبل، دست رهبر را نبوسید و وقتی رسانه‌ها علت آن را جویا شدند، خبرگزاری رسمی دولت نوشت: احمدی‌نژاد سرما خورده بود و نخواست خدای‌نکرده آقا را مریض کند! لابد افکار عمومی هم این توجیه را باور کردند.


اما فردای آن روز، در مراسم استقبال از پادشاه عمان که به ایران آمده بود، احمدی‌نژاد ناگهان او را در آغوش کشید و با او روبوسی کرد. بعید بود که بیماری او یک روزه خوب شده باشد، پس لابد برایش اهمیتی نداشت که سلطان قابوس را مریض کند. (عکس شماره سه)

با این حال یک روز بعد از آن و در مراسم تحلیف، باز همه دیدند که احمدی‌نژاد پس از سوگندی که خورد، آقای هاشمی شاهرودی را بوسید و در آغوش کشید؛ گویی دو روزه بیماری‌اش خوب شده بود. (عکس شماره چهار)

اما ماجرا تمام نشد. دیروز که پنجشنبه بود و هشت روز از مراسم تحلیف گذشته بود، احمدی‌نژاد و لاریجانی و شاهرودی و جنتی به دفتر رهبری رفتند تا به همراه او، تمبر به اصطلاح یادگاری انتخابات ریاست‌جمهوری را امضا کنند. اما نکته جالب این بود که بیماری احمدی‌نژاد دوباره عود کرده بود! او در تمام مدت این مراسم امضای تمبر یادبود، دستمالی را جلوی دهانش گرفته بود تا لابد کسی را مریض نکند.

فیلم گزارش واحد مرکزی خبر صداوسیما از این مراسم را در اینجا می‌توانید ببینید و دو تصویر برگرفته از این فیلم را نیز در زیر مشاهده کنید. (عکس‌های یک و دو)

حال جا دارد خبرگزاری دولت و دفتر رئیس دولت توضیح دهند که این بار ماجرا چه بوده و چگونه است که احمدی‌نژاد هر بار در یک مراسم علنی در کنار رهبری قرار می‌گیرد، بیمار می‌شود!

حال که این عکس‌ها را دیدید و میزان صداقت احمدی‌نژاد را سنجیدید، عکس زیر را نیز ببینید و قضاوت کنید که اگر در این عکس خاتمی به جای احمدی‌نژاد بود، کفن‌پوشان قم چه می‌کردند:

۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه

مصباح یزدی:اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تازه‌ترین اظهارات آیت‌ا... محمدتقی مصباح یزدی موجب بروز ابهامات گسترده فقهی، فلسفی، تاریخی عقایدی و.. برای شمار زیادی از علما، فقها، مسئولین و حتی مردم عادی شده است.

به گزارش خبرنگار «آینده»، این استاد حوزه قم امروز در تازه‌ترین اظهارنظر خود، با این استدلال که رئیس جمهور حکم ولی‌فقیه را دریافت کرده، اظهار کرده به دلیل آن که حکم ولی فقیه به رئیس‌جمهور داده شده، بخشی از نورانیت ولی فقیه، به او هم سرایت کرده و اطاعت از رئیس جمهور، اطاعت از خداست.

یک کارشناس مذهبی در این‌باره گفت: اگر قرار باشد طبق این شیوه استدلال آیت‌ا... مصباح به اطاعت از خداوند متعال بپردازیم، باید دست‌کم از بیش از یک‌صد تن که مستقیماً از شخص ولی‌فقیه حکم دارند، اطاعت کرده و البته مشکل زمانی پیش می‌آید که دو تن از این بزرگواران در موضوعی دارای اختلاف‌نظر باشند.

طبق قانون اساسی، قوانین کشور و برخی رویه‌های دیگر، مقامات زیادی از جمله سی نماینده ولی‌فقیه در استان‌ها، ده‌ها امام جمعه، حدود 20 فرمانده عالی نظامی و انتظامی، 6 فقیه شورای نگهبان، رؤسای دستگاه قضایی و صداوسیما، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی و نمایندگان ولی‌فقیه در بسیاری ارگان‌ها از بسیج و سپاه تا بنیاد شهید و... و ده‌ها مقام دیگر حکم خود را مستقیماً از مقام معظم رهبری دریافت می‌کنند و پرسش اینجاست که اگر بین دوتن از این افراد اختلاف نظر به وجود آمد تکلیف چیست؟

این کارشناس ادامه داد: به عنوان نمونه آیت‌ا.. جنتی با حکم ولی فقیه، فقیه شورای نگهبان و امام جمعه تهران هستند و آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی هم با حکم ولی فقیه امام جمعه تهران و عضو و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند و در حوادث اخیر، میزان اختلاف نظر میان این دو نفر به جایی رسید که احمد جنتی در نمازجمعه خود، هاشمی رفسنجانی را تلویحا صحنه‌گردان اصلی کلیه حوادث پس از انتخابات خواند و اکنون باید از جناب آیت‌ا... مصباح پرسید که در این‌گونه موارد چه باید کرد؟ یا ختلاف نظر آقای احمدی‌نژاد و آقای هاشمی به حدی رسید که ولی‌فقیه در خطبه‌های نمازجمعه خود به این اختلاف‌نظر اشاره کردند.

وی افزود: البته از نگاه بسیاری از فقهای انقلابی، مشروعیت کل حکومت، ناشی از بودن ولی فقیه عالم و عادل در رأس جامعه است و با این وصف، حتی نمایندگان مجلس یا وزرا و حتی کلیه مسئولان و کارگزاران جزء در جمهوری اسلامی، به ولی‌فقیه منسوب هستند، اما آیا اطاعت از همه این‌ها واجب است؟!

این کارشناس با اشاره به یک ابهام دیگر پرسید: اگر رئیس جمهور به مخالفت با حکم ولی‌فقیه پرداخت، تکلیف چیست؟ و اطاعت از خدا کدام است؟ این در حالی است که دکتر احمدی‌نژاد در هفته‌های اخیر در مواردی، اقداماتی برخلاف نظر ولی فقیه انجام داد.

وی در پایان گفت: البته در دو مقطع یعنی سال 76 و 80، حجت‌الاسلام سید محمد خاتمی نیز از رهبری حکم تنفیذ ریاست‌جمهوری گرفت، آیا آن موقع هم نظر آقای مصباح این بود که اطاعت از اقای خاتمی همانند اطاعت از خداست؟ و در این صورت چرا خود آقای مصباح چندین مورد علیه ایشان به سخنرانی پرداختند؟

۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

فاطمه رجبی:حضور وزير زن در كابينه‌ اهداف شوم فمينيست و سكولارها

فاطمه رجبی، همسر غلامحسین الهام که پیروزی احمدی نژاد در انتخابات را معجزه هزاره سوم و توفیق این بار او را تکرار این معجزه می‌داند، پس از حملات خود به هاشمی، خاتمی، محسن رضایی، ناطق نوری، موسوی، روحانی، قالیباف، لاریجانی و.... این بار خود احمدی‌نژاد را به دلیل دو جمله هدف انتقاد قرار داد.

به گزارش خبرنگار «آینده» وی در نامه‌ای ضمن حملاتی به موسوی می‌نویسد:

در اوج جنگ رواني و فتنه تبليغاتي براندازان كه زنان و مردان سبزپوش و سگ‌هاي بغل‌كرده داراي قلاده سبز، با شعار «با موسوي – بي‌روسري» اسلاميت و انسانيت ملت را لگدمال مي‌نمودند، ميليون‌ها مؤمن خداجوي براي آرامش خود و امنيت كشور و نجات نظام اسلامي، اسلام، تشيع و ملت ايران، به خداوند و اهل‌بيت عليهم‌السلام پناه بردند، چون 4‌سال پيش، آنها در مقابل «منبع عظيم مالي مافياي قدرت و ثروت» به «منبع لايزال الهي» با «نذر»، «دعا»، «نماز» و «احيا» متوسل شدند، در اين راه، هزينه‌هاي مادي بسياري هم متعهد شدند، مثل انتخابات گذشته!


وی در پایان می‌نویسد:

دو نكته سبب گرديد تا اين نامه را بنگارم: يكي شنيدن جمله «من با تحجر مخالفم» در نخستين گفت‌وگوي تلويزيوني حضرت‌عالي پس از پيروزي، و ديگري «اعلان حضور وزراي زن در ليست‌هاي منتشره» كابينه دهم!

در مورد اول به اين نكات اشاره مي‌كنم كه امثال اين‌جانب از شنيدن جمله مذكور متحير شديم. زيرا ما مطمئن هستيم كه شما به سلامت از بيماري روشنفكري عبور كرده‌ايد، از اين روي، ادبيات‌اتان، از واژگان، تعابير و جملات تروريستي اصلاح‌طلبي دين‌ستيز پاك و منزه است. اطمينان داريم شما بر اين امر واقفيد كه اين واژه‌ها و تعابير، از پليدي‌هايي است كه گفتمان برانداز اصلاح‌طلبي عليه تفكر ديني، رايج كرد و به‌دنبال آن در راستاي شريعت‌سوزي آن را گستره داد.

چنين بود كه محمد خاتمي سردمدار نشر اين تئوري، با انجام مكرر اعمال حرام، ضديت خود را با تحجر اعلان داشت؟!

حضرت‌عالي بهتر مي‌دانيد كه در تخريب گسترده عقايد مذهبي و عدم التزام شما به غرب‌زدگي و بي‌ايماني و شريعت‌‌سوزي ناشي از آن، كاربرد واژه شوم «تحجر» را عليه شما و دوستدارانتان به عرصه كشانيد. در اين ويرانگري فرهنگي ديني، علاوه بر اسلام‌ستيزان نشاندار، افرادي چون حسن روحاني، ناطق نوري، هاشمي رفسنجاني و اذنابشان چه تاخت و تازها كه نكردند! با اين اطمينان است كه شنيدن جمله مذكور براي ما سؤال‌برانگيز شد. زيرا مطمئناً شما نيك مي‌دانيد در تفكر شيعي و گفتمان انتظارگرايانه، نه تنها تحجر جايي ندارد، بلكه تاروپود اين انديشه و مسير سرشار از رشد و پويايي آن دقيقاً در نقطه مقابل غربزدگي ملحدانه‌اي است كه بيماري روشنفكري در وادي آن غرق گرديده است. چنين است كه نتيجه روشنفكري «سنگ‌شدن در برابر انديشه ديني پويا و كارآمد به ويژه شيعي است، و تسليم محض به پوچي و ناكجا آباد به اصطلاح ترقي و پيشرفت غرب!»

آقاي دكتر احمدي‌نژاد! رئيس‌جمهور محبوبي كه با اراده الهي بي‌نظيرترين آراي كمي و كيفي را در انتخابات دهم كسب نموديد و موجب سرافرازي بيشتر گفتمان اسلام ناب گرديديد و پيروزي باورهاي منجي‌گرايانه را با شكست افكار سفياني و دجالي در لباس‌ها و نام‎هاي مختلف، از آن خود نموديد، جناب‌عالي با افتخار به پاي‌بندي انتظارگرايانه، يقيناً در علائم آخرالزمان خوانده‌ايد، كه امام باقر عليه‌السلام فرمودند:

«هيهات! هيهات! فرج ما تحقق نمي‌پذيرد مگر اين كه شما [شيعيان] آزمايش شويد! بازهم آزمايش شويد! بازهم آزمايش شويد! تا آنجا كه آلودگي برطرف شود و پاكي بماند. (مهدي موعود. ص 880)»

به نظر مي‌رسد اينك شما به‌عنوان يك شيعه منتظر در عرصه قدرت اجرايي كشور، بار دوم آزمايش خود را با تشكيل كابينه دهم آغاز مي‌كنيد. چه زيباست كه شكوه پايداريتان در عقايد ايماني، همانند 4‌سال پيش استمرار يابد، اوج بگيرد و بروز و ظهور بيشتري داشته باشد تا براي مرحله سوم آب‌ديده‌تر گرديد و ما دوستداران شما و منتظران ظهور بدان سزاوارتر. مرحله سومي كه خدا مي‌داند در كدام عرصه‌ها آزمايش خواهيد شد.

آقاي رئيس‌جمهور! تصور مي‌شود شما اين مطلب را نيز از زبان مبارك امام صادق عليه‌السلام رئيس مذهب تشيع نيز خوانده‌ايد كه «در آخرالزمان زنان بر دولت و سلطنت و هرچيزي كه ميل به آن دارند، [احتمالاً مناصب و مدارك و...] غلبه يافته و مسلط مي‌گردند. (همان ص 1044)»

به صراحت مي‌گويم آنچه مي‌آيد، نظر به فرياد افراد خاص ندارد و جامعه زنان مسلمان كشور را مبرا از آن مي‌داند، زيرا اكثريت زنان ايران اسلامي مانند مردان آن، مفتخرند كه در زمره «منتظران» هستند و نهايت آمال‌اشان آن است كه در صف 50 زني قرار داشته باشند كه 313 اصحاب خاص مولايشان را كامل مي‌كند.

اما در اين نوشته بر آنم تا روندي كه يك انديشه جنسيت‌گرا و فمينيستي را حاكميت مي‌بخشد، اشاره كنيم. انديشه‌اي كه از رياست‌جمهوري هاشمي رفسنجاني در قدرت اجرايي خانه كرد و با ايجاد دفتر و دستك به مشاورت رئيس‌جمهور رسيد و نهايت آن در گفتار و رفتار فائزه هاشمي و منجلاب اعتقادي فمينيست‌هاي مرد و زن اصلاح‌طلب بروز و ظهور يافت. هاشمي در حقيقت نخستين بدعت‌گذار اين فاجعه بود كه در ادامه راه او، محمد خاتمي زني ديگر را هم به معاونت برگزيد. ثمره آن براي نظام اسلامي و ملت ايران از منظر اقتصادي و سياسي و فرهنگي چه بود؟!

شما نيز آن راه را ادامه داديد و اينك ضروري است در كارنامه اين معاونت تأمل كنيد و «ضرورت حضور زن را در اين معاونت كه عمر آن به 12‌سال رسيده است، بررسي نماييد.» سزاوار است احمدي‌نژاد با گفتمان منجي‌گرايانه به تصميمي برسد كه در علائم آخرالزمان از بدعت‌ها ديده مي‌‌شود؟ و يا خواسته‌هاي بدعت‌گزارانه را حاكميت مي‌دهد؟ احمدي‌نژاد با هاشمي و خاتمي متفاوت است و از حيث اعتقاد و عمل، كلاً از جنس آنها نيست. او بنا بر شناخت ملت، يك مسلمان معتقد و شيعه متعبد است و «قدرت» را «فرصتي براي خدمت» مي‌داند و اين «فرصت»، بستري براي ترويج گفتمان انتظارگرايانه"!

يك نظر اين است كه اگر وزراي زن ناتوان باشند، به جامعه زنان آسيب مي‌رسد و...

اما اين تحليل و تفسيرها، موجب خوشايند و پسند گروهي است، و اين‌جانب بنا نداشته و ندارم، جز براساس عقايد و باورهايم بنويسم و اين مسؤوليت و تكليف را با مسأله ديگر جابه‌جا بنمايم.

آقاي رئيس‌جمهور! قطعاً براي تشكيل كابينه با كمبود مردان داراي صلاحيت و توانمندي مواجه نخواهيد بود، همچنين زنان داراي قابليت اجرايي برتر از مردان در اولويت قرار ندارد. اين كه در آموزه‌هاي قرآني زن و مرد در پيشگاه خداوند فقط براساس تقوا ارزيابي مي‌شوند، نشانگر قابليت رشد و بالندگي فكري و عملي زنان است كه بر مبناي رضايت خداوند مي‌توانند حركت كنند. يقيناً معتقدان به انديشه و آموزه قرآني، اين مسأله را با «مديريت»، «وزارت» و «رياست‌جمهوري زنان» تحليل و تفسير نمي‌كنند.

نمي‌توان پذيرفت در كابينه احمدي‌نژاد حضور وزير زن گام نخستي باشد كه در كابينه‌هاي بعدي اهداف شوم فمينيست و سكولارها را حاكم كند. آيا بحث «رياست جمهوري زن» كه در هر انتخابات از سوي وابستگان به انديشه‌هاي منحرف اوج مي‌گيرد و گاه بحث «رهبري زنان»، مسائلي نيست كه بتوان در اين تصميم‌گيري به آن توجه كرد؟


آقاي رئيس‌جمهور! ما احمدي‌نژاد را هاشمي و خاتمي نمي‌دانيم. احمدي‌نژاد جنس ديگري است. او كسي نيست كه مانند آنها و مانند نامزدهاي شكست‌خورده 2‌دوره انتخابات، از زنان، مردان و جوانان نردبان قدرت بسازد و مانند هاشمي و خاتمي، پس از كسب قدرت پايه‌هاي نردبان را بر دل و سينه زنان، مردان و جوانان و پيرها فرو كند و خود بر بالاي آن در رأي مافياي قدرت و ثروت جاي بگيرد!

آقاي رئيس‌جمهور! فاطمه رجبي بر اين تصور است كه بنا بر عقيده شيعي خود و عهدي كه با خداوند دارد، در راستاي سنت معصوم عليهم‌السلام و آموزه‌هاي آنها، به مقدار بضاعتي كه در اين عرصه دارد، گام بر مي‌دارد، مي‌نويسد، و مي‌گويد. از اين روي تاكنون نديده و نشنيده‌ام كه در اين سنت معصوم عليه‌السلام، زناني در مديريت‌هاي بالاي اجرايي قرار گرفته باشند. هم‌چنين در سيره امام خميني نيز چنين سابقه‌اي وجود ندارد.

مي‌دانم كه اين نوشته بيش از گذشته، مرا آماج تخريب و پرخاشگري راست‌هاي ناراست مي‌كند. به ويژه آنان كه قدرت گرفتن زنان را در مسير اهداف آتي خود، يك برگ برنده براي گفتمان خويش، و يك ضعف و كاستي براي گفتمان اسلام ناب احمدي‌نژاد و بهانه براي تخريب بيشتر او مي‌دانند. اما شيعه هستم و موظف به انجام تكليف!

خداوند شما و دولتتان را مستدام بدارد و هرگونه انحراف و ضعف در تصميم‌ها و برنامه‌هايتان را به درستي و قوت بدل نمايد.

۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه

طرح عملياتي و ساده شده خاموشی سبز در ۲۷،۲۶ و ۲۸ مرداد

طرح عملياتي و ساده شده خاموشی سبز در ۲۷،۲۶ و ۲۸ مرداد

الف) مردم عادی

الف-1) راس ساعت نه ( 9) شب همه وسايْل برقي خاموش(روشن نگاه داشتن یک چراغ و تلویزیون اشکالی‌ ندارد)

همکاری عموم مردم مورد نياز ما است، حتی اگر يک نفر حاضر به خاموش کردن تنها چراغهای خانه خود راس ساعت 9 شب بشود، مفيد است

الف-2)راس ساعت 9:15 دقيقه دوباره همه وسايل روشن

ب) مردم فعال

۲ الی‌ ۴ دقیقه قبل از سا عت ۹ شروع به افزایش مصرف برق و

اتصال وسایل به برق می‌کنیم( يعني ساعت 8:56 به بعد شروع

به افزاْيش مصرف وسايل برقي می‌کنیم)

از قبیل کارهای زیر:

1- درجه کولر را زیاد می‌کنیم يا اگر کولرگازي داريم روشن مي کنيم 2- تمام چراغ ها را روشن می‌کنیم

3- اوتو ي روي درجه آخر را به برق می‌زنیم 4- سه شوار را روشن رو درجه آخر میگذاریم 5- ماکرو فر را روشن کنيم 5- ماشين لباسشويي 6- جارو برقی را روشن کنيم

و هر چی‌ که میتونید

راس سا عت ۹ شب ۲ کار میتونیم بکنیم

۱) قطع برق از طريق قطع فیوز یا کلید ورودی( بهترين کار)

يا

۲) خاموش نمودن همهٔ وسایل (روشن نگاه داشتن یک چراغ و تلویزیون اشکالی‌ ندارد)

راس ساعت 9:15 و 20 ثانيه دوباره

وصل فيوز و کلید ورودی ( بهترين کار)

يا

همه وسايل دوباره روشن ( همه وسايلي که قبل از ۹ روشن بودند )

و براي 1 دقيقه

توضیح اینکه این حرکت هیچ خطرو ضرری برای وسایل برقي ندارد

۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

خِركش كردن" حجت‌الاسلام دکتر عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در بهشت زهرا+عکس

آنچه مي بينيد "خِركش كردن" حجت‌الاسلام دکتر عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه مفید قم،‌ توسط عده اي از چماقداران كودتاچي به جرم حضور در بهشت زهرا در چهلمین روز شهادت جمعی از هموطنان بيگناه! عكس توسط يك وبلاگنويس طرفدار كودتا منتشر و صورت چماقداران كودتاچيان مات گرديده است.

حجت‌الاسلام دکتر عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

گرچه انسان چندان "معتقدي" نيستم ولي به حكم تربيت و انصاف به اين "لباس" ‌احترام مي گذارم. اولين بار كه اين عكس را ديدم به شدت منقلب شدم. بوي‍‍‍ژه براي آن سيماي ساده و مظلوم و بيدفاع. چه اينكه عده اي مي گويند سرخي محاسن ايشان از اثرات "اسپري فلفل " است!


روشی آسان برای خواندن سایتهای خبری و وبلاگهای فیلتر شده با google reader

در سمت چپ وبلاگ من دو سایت فیلتر شده ی موج سبز آزادی و بالاترین را مشاهده می کنید که به راحتی می توانید با کلیک به روی wiev all

کل مطالب منشر شده در سایت را به راحتی مشاهده کنید

ابتدا این تصویر را ببینید.

به لینک http://www.google.com/reader بروید و وارد اکانت گوگل خود شوید

بعد آدرس سایت بالاترین یا برخی وبلاگها و سایتها مثل وبلاگهای بلاگ اسپات و وورد پرس و ..را در قسمت add a subscription وارد کنید. اخبار سایت بالاترین (داغها) و دیگر وبلاگها به محض آپدیت شدن در ریدر شما خواهد امد

برای بالاترین آدرس: http://balatarin.com/links/rss یا http://balatarin.com

و برای بی بی سی لینک های زیر را تایپ کنید و دکمه Add را بزنید:

صفحه نخست => http://www.bbc.co.uk/persian/full.xml

جهان => http://www.bbc.co.uk/persian/world/full.xml

ايران =>http://www.bbc.co.uk/persian/iran/full.xml

وبلاگها و سایتهای دیگری که من add کرده ام:

www.doomdam.com ابراهیم نبوی

http://masoudbehnoud.com مسعود بهنود

و تمام وبلاگهای موجود در blogspot و wordpress

تذکر: برای خواندن مطالب اصلی سایت بالاترین که فیلتر شده همچنین می توانید از این فید استفاده کنید:

http://feeds2.feedburner.com/balatari

تصویر حمله به فیس بوک محمدرضا شریفی نیا بخاطر حضور در تنفیذ احمدی نژاد

برای دیدن عکس کلیک کنید

فیلم خروج 18.500.000.000 دلار از کشور!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

لالعملکرد غیرحرفه‌ای و عصبی رسانه ملی طی ماه‌های اخیر، ‌موجب شده است بازار رواج شایعات در کشور، آن‌چنان داغ شود که افکار عمومی به هر خبری اساسی توجه کند و تکذیبیه‌های رسمی و اخبار صداوسیما نیز نتواند آن را خنثی کند.

به گزارش خبرنگار "آینده"، انتشار شایعه خروج 5/18 میلیارد دلار ارز و طلا از ایران به ترکیه در تعدادی رسانه‌ها و سایت‌های اینترنتی، موجب بروز نگرانی در افکار عمومی نسبت به ذخایر ارزی کشور گردیده است و تکذیبات مکرر مقامات و مسئولان نیز نتوانسته است اثر این شایعه را خنثی کند.


روابط عمومي وزارت اطلاعات هم روز گذشته‌ در اطلاعيه اي اعلام کرد: «متعاقب انتشار اخباري مبني بر خروج 18.5 ميليارد دلار وجه نقد و طلا از كشور به تركيه تمامي مسببين انتشار اين اخبار كذب و غيرواقعي شناسايي و توضيحات لازم از آنان اخذ شد و بزودي به مرجع قضايي معرفي خواهند شد. بر اساس تحقيقات انجام شده توسط اين وزارتخانه خبر مربوط به 18.5 ميليارد دلار وجه نقد و طلا از كشور به تركيه بي‌اساس و كذب محض است.»

در حالی که بنابر شایعه مذکور، 7 میلیارد دلار پول و 11 میلیارد دلار طلا درون یکی از کانتینرها جاسازی شده بود، یک محاسبه‌ ساده نشان می‌دهد چنین چیزی غیرممکن است. قیمت یک شمش یک کیلویی در بازار طلای تهران بیش از 30 میلیون تومان است و در نتیجه تنها یک میلیارد دلار شمش طلا، وزنی بیش از 33 تن پیدا می‌کند که حدوداً معادل دو کانتینر است، و با این حساب، جابجایی 11 میلیارد دلار طلا تقریبا 20 کانتینر احتیاج دارد.



از سوی دیگر پول نقد نیز حتی اگر به اسکناس‌های صد دلاری تبدیل شود، جای بیشتری را اشغال می‌کند. چرا که یک بسته اسکناس صد دلاری یعنی 10 هزار دلار، وزنی معادل 100 گرم دار، در حالی که این شایعه از جاشدن همه این پول در یک کانتینر حکایت داشت.

بررسی‌های خبرنگار "آینده" همچنین نشان می‌دهد قیمت شمش طلا در ترکیه ارزان‌تر از ایران است؛ بنابراین برای هیچ تاجری معقول نیست که شمش طلا با این حجم را از ایران به ترکیه حمل ‌کند.

این در حالی است که کلیه مسئولان ترکیه اخبار مربوط به این محموله را تکذیب کرده و رجب طیب اردوغان نیز صحبتی از ایران نکرده و تنها در سخنانی کلی، از سرمایه‌گذاری 18 میلیارد دلاری در ترکیه خبر داده است.



پیگیری‌های خبرنگار "آینده" حاکی از آن است که تمام جنجال‌های مذکور بر اساس ادعای فردی صورت گرفته که سال گذشته پیشنهاد انتقال چنین مبلغی به ترکیه را مطرح کرده و تصاویر پخش شده حداکثر می‌تواند سرمایه‌ای به ارزش 500 میلیون دلار- که البته مبلغ هنگفتی است – را نشان دهد و تبلیغات اغراق آمیز انجام شده به سود دولت ترکیه تمام شده است.
فیلم زیر که از کانال D ترکیه ضبط شده و در اکثر شبکه‌های ترکیه پخش شده، نشان می‌دهد نیروهای امنیتی ترکیه تنها یک تریلی حامل شمش طلا و پول را ضبط کرده‌آند و وکیل حاضر هم با نشان دادن کپی پاسپورت اسماعیل صفاریان، اظهار می‌کند محموله تریلی مذکور متعلق به اوست.
در این فیلم همچنین اظهارات یک سال قبل اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه در جمع اعضای حزب عدالت و توسعه پخش می‌شود که به آنان نوید می‌دهد به رغم بحران اقتصادی قرار است 5/18 میلیارد دلار در ترکیه سرمایه‌گذاری شود.


فیلم را اینجا ببینید

۱۳۸۸ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

فردا در میدان بهارستان قدرت جنبش سبز را خواهید دید

مجلس آنجایی است که ملت هست



از مشروطه 103 سال و از انقلاب اسلامی 30 سال می‌گذرد، اما هنوز در ایران نوعی سلطنت مطلقه حکمفرماست؛ ملت را تهدید و به تقلید کاریکاتوری از انقلاب 57 متهم می‌کنند، مردم را تحقیر می‌کنند و سر به سقف می‌کوبند، می‌گیرند و می‌زنند و می‌کشند و همه را به گردن دشمن می‌اندازند. پاسخ ما چیست؟


فردا هم سالگرد صدور فرمان مشروطیت است و هم روز تحلیف یک کودتاچی؛ مثل همیشه باز تاریخ تکرار می‌شود و مثل همه‌چیز ایران، متناقض در متناقض. صد سال پیش مردم معترض به یک شاه مستبد فهماندند که قانون و مجلس نیاز دوران جدید است و تمام تلاش‌ها در جهت محدود کردن قدرت افسار گسیخته آن مستبد و مستبدان احتمالی دیگر بود. اکنون بعد یکصد سال، شاید با یک پله عقبگرد به نسبت زمان، باز سعی می‌کنیم حقوق خودمان را مطالبه کنیم و یک مستبد را وادار کنیم که سر جایش بنشیند و در حد خود سخن بگوید.


چندی پیش دومین «موج آفرینی» را با هدف ایجاد تجمع میلیونی و آرام در میدان بهارستان و اطراف مجلس در روز چهارشنبه ۱۴ مرداد پیشنهاد دادیم. پیشنهاد این تجمع هم در بیش از نیمی از ایده‌های رسیده به «موج سبز آزادی» موجود بود و هم از سوی وبلاگ‌ها و وبسایت‌های زیادی مورد تاکید قرار گرفته بود.


قرار بر این است که در روز تحلیف رئیس دولت کودتا، مردم در مقابل مجلس بهارستان تجمع کنند و نگذارند که به دور از صدای اعتراض آنان، این رئیس دولت کودتا، سوگند دروغ بخورد و خود را حافظ حقوق ملت معرفی کند. مردم قرار است در این تجمع که از ساعات آغازین صبح روز چهارشنبه انجام خواهد شد، از نمایندگان خودشان بخواهند با عدم حضور در مراسم تحلیف، به ملت بازگردند و مجلس تحلیف را از رسمیت بیندازند. مردم باید به نمایندگانشان بگویند که با حضور در جلسه تحلیف یک فرد متقلب، دیگر نماینده واقعی مردم نخواهند بود؛ بلکه در نگاه ملت، اعتبار و امتیازدهندگان به دولت کودتا به حساب خواهند آمد.


پیشنهاد می‌کنیم موج آفرینان از ایده‌هایی که خود و دیگران برای این تجمع پیشنهاد کرده‌اند، استفاده کنند. ما به طور خاص ایده‌هایی را پیشنهاد می‌کنیم که فضای تجمع روز بهارستان را از حالت خشونت‌بار و درگیری خارج و به یک اجتماع شاد مردمی تبدیل کنند. استفاده از عروسک، صورتک، بادکنک، بادبادک، رنگ‌پاشی، پلاکاردهایی در تمسخر و تحقیر کودتا و تاکید بر اراده ملت برای اینکه نگذارند دولت کودتا آنها را ناامید و منفعل کند، از جمله کارهای ممکن برای رسیدن به این منظور است. همچنین در صورت ممانعت احتمالی از حضور در اطراف بهارستان یا اشباع شدن فضای میدان، مسیرهای منتهی به میدان استقلال (خیابان جمهوری)، میدان شهدا (خیابان پیروزی)، میدان امام خمینی و بازار تهران، گزینه‌های پیرامونی جایگزین هستند.

زمانی برای موج آفرینی جنیش سبز


فردا صبح در خیابان جمهوری و میدان بهارستان باید آنقدر تعدادمان زیاد باشد که به راحتی نتوانند این اعتراض را سرکوب کنند. باید چنان در صحنه بمانیم که سرکوب‌گران از سرکوب شرمنده شوند. فردا روز خانه نشستن نیست، روز کار داشتن نیست. فردا روز تصمیم است برای ما، و شاید تسلیم برای آنها... آرزویش که عیب نیست بر ما.


فریادهای الله اکبر ما برای گوش مستبدانی نیست که حتی انقلاب اسلامی مردم ایران را هم به تمسخر می‌گیرند که حرف دهانشان را هم نمی‌فهمند و از آن انقلاب بزرگ که خودشان میراث‌خوار آن هستند، با عبارت «حرکتی کاریکاتورگونه مثل "آن انقلاب"» یاد می‌کنند. صدای ما برای رسیدن به گوش مسئولان حکومتی هم نیست که اگر گوشی بعد از شهادت ندا و سهراب باز نشود، با این روش‌های ما باز نمی‌شود. آن گوش‌ها و دل‌های بسته را شاید روزی خدا باز کند که فرموده: ام علی قلوب اقفالها ...


صدای ما برای رسیدن به خودمان است، برای این است که خودمان را در ارتباط با یکدیگر، در این فرهنگ تکه تکه کننده و خودخواه ساز، بازسازی کنیم. الله اکبرهای شبانه، ما را به این همبستگی نزدیک می کند که مبارزه برای نفی استبداد را ادامه دهیم. در هفته‌های گذشته فهمیدیم که اگر حتی یک هفته خاموش شویم، باز برای یک مراسم به طور آگاهانه می‌توانیم فکر کنیم، برنامه‌ریزی کنیم و همواره با شیوه‌های بهتر و موثرتری کارمان را ادامه دهیم. مهم است که این امید برای یافتن راههای تازه را زنده نگه داریم.


فردا روز بزرگی است در تاریخ ایران. با ایمان به بهارستان برویم. شاید به نشانه‌ی این ایمان و نیز برای تقویت روحیه، بد نباشد وضو هم بگیریم. باشد که فردا لبخند ما، شادی ما، دو انگشت رو به آسمان ما، حضور ما و غرور ما، امید ما و ایمان ما، ایران را ما را نجات دهد.

گزارش تصویری از تظاهرات دیروز در نقاط مختلف تهران***

هزاران نفر از معترضان به نتيجه انتخابات و نتفيذ محمود احمدي‌نژاد در خيابان ولي‌عصر دست به راه‌پيمايي آرام زدند كه با دخالت نيروهاي بسيج و چماق‌دار به درگيري‌هاي شديد كشيده شد.

ميادين آزادي، ولي‌عصر، ونك و انقلاب تهران شاهد درگيري‌هاي پراكنده نيروهاي بسيج و چماق‌دار با مردم بود كه نيروهاي يگان ويژه از بعدازظهر و به صورت گسترده در ميادين بزرگ تهران حضور داشتند. اما برخلاف پنج‌شنبه گذشته امروز نيروهاي لباس شخصي و بسيجي چماق‌دار كنترل كامل شهر تهران را در دست داشتند و نيروهاي پليس و يگان ويژه تنها در ميادين بزرگ مستقر بودند و نظاره‌گر.



نيروهاي يگان ويژه و پليس ضد شورش در ميدان ونك به حدي بود كه جمعيتي حدود 1000 نفر راس ساعت 18 به ناچار از ميدان ونك به سمت ميدان ولي‌عصر حركت كردند. ابتداي راه‌پيمايي همراه با سكوت بود اما با يورش نيروهاي بسيج با موتورسيكلت‌هاي‌شان در زير پل برزگراه همت در خيابان ولي‌عصر به شعارهاي تند عليه مقامات مملكتي كشيده شد. از جمله شعارها مي‌توان به "مرگ بر ديكتاتور" و "خامنه‌اي قاتله، ولايتش باطله" و همچنين سردادن الله اكبر اشاره كرد.

حد فاصل ميدان ولي‌عصر تا ميدان ونك در خيابان ولي‌عصر تهران ترافيك سنگيني حاكم بود و عده زيادي از مردم با خودرو‌هاي شخصي خود در محل تظاهرات حاضر شده بودند و به بوق‌زدن‌هاي ممتد مي پرداختند. ساكنين خيابان ولي‌عصر نيز از پشت بام ها با سر دادن شعار تظاهركنندگان در خيابان را همراهي مي‌كردند.

جمعيت در ابتداي خيابان توانير به حدود 3000 هزار نفر رسيد اما نرسيده به پارك ساعي نيروهاي بسيج از دو سمت شمال و جنوب خيابان ولي‌عصر و از كوچه‌هاي فرعي جمعيت را محاصره كرده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.



دختران و پسران جوان به ناچار گوشه‌اي از خيابان روي همديگر افتاده و كوپه‌اي از انسان را تشكيل داده بودند. نيروهاي بسيج به شدت هر كه را در دست بود ضرب وشتم مي‌كردند. تنها كتك ارضا كننده نبود و در بين جوانان محاصره شده گاز اشك آور و فلفل نيز انداخته شد. بسياري زير دست و پا ماندند و مجروح شدند و تعداد زيادي نيز دستگير شدند اما ميزان زخمي‌ها و فشردگي جمعيت در محاصره به حدي بود كه نيروهاي بسيج از بيم تلفات جاني بيشتر مجبور شدند گريز راهي براي فرار جمعيت باز كنند.

اما عبور از راهروي انساني توسط نيروهاي بسيج به راحتي ممكن نبود و هر كس از حلقه محاصره مي‌گريخت به شدت مورد ضربه باتوم و شلنگ و كابل‌هاي ضخيم قرار مي‌گرفت.

براي حدود نيم ساعت تقاطع توانير تا پارك ساعي حضور نيروهاي بسيج و چماق‌دار به اندازه‌اي زياد شد كه امكان ايستادن در پياده روها وجود نداشت و به حكومت نظامي افتاد. هر كس از پير و جوان حاضر در پياده رو به شدت كتك مي‌خورد؛ حتي رهگذران عادي.

از نكات جالب توجه و عيني عجيب، شليك يك نيروي لباس شخصي در خيابان ولي‌عصر و تقاطع سازمان رسانه‌هاي تصويري صدا و سيما به سمت نيروهاي انتظامي بود.

اين فرد كه در ظاهر به نيروهاي امنيتي لباس شخصي نزديك بود به قصد هدف قرار دادن نيروهاي انتظامي دست به چنين اقدامي زد كه بلافاصله از كوچه مجاور سازمان متعلق به صدا و سيما گريخت. نيروهاي و انتظامي و يگان ويژه كه از اين حركت شگفت زده شده بودند، با ده‌ها موتورسيكلت مخصوص گارد ضد شورش به سمت كوچه حركت كرده و ضارب را تحت تعقيب قرار دادند. در اثر شليك فرد لباس شخصي به هيچ يك از عابران آسيبي وارد نشد.

تمامي پلاك‌هاي خودروي شخصي متعلق به نيروهاي بسيج با گل پوشانده شده بود كه پس از غافلگيري توسط مردم شناسايي نشوند. بيشتر نيروهاي چماق‌دار نيز با پوششي يكسره و كلاه پارچه‌اي بر سر و صورت‌شان خود را از شناسايي و يا تصويربرداري احتمالي مردمي مصون نگاه مي‌داشتند.

تا لحظه مخابره گزارش فوق (ساعت 20) درگيري ها در مركز و شمال تهران ادامه دارد و نيروهاي بسيج همچنان به سوي تظاهركنندگان با گاز آشك‌آور و باتوم حمله مي‌كنند



































http://news.gooya.com/didaniha/archives/2009/08/091663.php