به گزارش ايلنا، وي گفت: قانون اساسي ايران اين پتانسيل را دارد كه مردم از هر گروه و طيفي بتوانند دور آن حلقه بزنند و مطالبات خود را پيگيري كنند.
مهندس موسوي تصريح كرد: در آينده بايد ذيل شعارهايي جمع شد كه بتوانند اجماع عمومي را ايجاد كنند. نماد سبز در ماههاي گذشته نشان داد كه ميتوان افراد بسياري را با گرايشها و منافع مختلف در كنار يكديگر قرار داد، به نحوي كه همه آنها بر سر حداقلهايي به توافق برسند. چنين چيزي بايد مبناي شعارهاي آينده باشد و برقراي اجماع بدون شك يكي از اهداف اصلي است.
وي ادامه داد: از همين منظر بايد به قانون اساسي توجه كرد؛ يعني آن را مانند نماد سبز در سر لوحه پيگيري مطالبات آينده قرار داد چون خاصيت ايجاد اجماع ميان اقشار مختلف اجتماع را دارد.
مهندس موسوي با اشاره به اين كه بايد چارچوبي را براي برچيدن حصارها طراحي كرد، خاطر نشان ساخت: ما در انتخابات قدرت همگاني را تجربه كرديم؛ قدرتي كه ميتواند هيچ قيد و بندي نداشته باشد، براي همين ميخواهيم با يك مركزيت كوچك سياسي متشكل از برخي چهرههاي سياسي زمينه تولد يك هويت بزرگ اجتماعي را ايجاد كنيم. به عبارتي جايگزيني هويت اجتماعي به جاي يك هويت سازماني در چشمانداز آينده وجود دارد و در اين مسير استفاده از اجماع قانون اساسي بسيار كارساز است.
نخستوزير دوران امامخميني(ره) ادامه داد: اگر به اين شكل عمل شود، ضريب آسيبپذيري نيز كاهش مييابد. تجربه نشان داده است كه احزاب در ايران آسيبپذير هستند اما اگر هويت اجتماعي شكل گيرد، نميتوان آن را از حركت بازداشت، چون زندگي در هر نقطهاي از ان كه قطع شود بقيه اجزا به زندگي خود ادامه ميدهند؛ يعني اگر در اين حركت ملي 10 نفر نيز كنار زده شوند باز هم اين جريان ميتواند حركت كند. جالب اينجا است كه قانون اساسي نيز اين به هويتسازي اجتماعي تاكيد كرده است.
ميرحسين موسوي در ادامه سخنانش با اشاره به اين كه اصل مردم هستند، يادآور شد: قدرت هميشه ميل به مطلق شدن دارد و تنها تحركات مردمي ميتواند اين ميل را مهار بزند. براي همين حضور مردم در شكلگيري گفتمان موردنياز در صدر نيازها قرار دارد، آن هم در وضعي كه اين روزها حتي حضور فردي مثل هاشمي رفسنجاني را نيز تحمل نميكنند.
وي در تحليل چنين شرايطي كه آستانه تحمل در آن كوتاه شده است، گفت: در چنين شرايطي آگاهي مردم ميتواند سرنوشتساز باشد. بايد مردم را آگاه و پيرامون گفتماني رو به كمال نگه داشت تا مشكلات در آينده رشد شديدي نداشته باشند.
وي گفت: اين رويكرد در حال حاضر بيش از هر زمان ديگري موردنياز است، چون از اين پس با دولتي سر و كار داريم كه نخبگان تمايلي براي كار كردن در اين دولت ندارند و از سوي ديگر دولت نيز تمايلي براي استفاده از تجربه نخبگان ندارد، اين يعني فقدان كارآمدي و مشروعيت كه هم ميتواند مشكلات داخلي را افزايش دهد و هم زمينه رشد مشكلات خارجي را دامن بزند.
ميرحسين موسوي تصريح كرد: در اين شرايط تحركات نمايشي دولت نيز نميتواند جوابگوي حل مشكلات باشد و بدون شك پيامد فعاليتهاي دولت بخشهاي زيادي از نظام را در تيررس اتهامات قرار ميدهد. براي همين تنها شانسي كه براي برون رفت از اين بحران وجود دارد اهميت دادن به علاقه مردم است؛ علاقهاي كه با جمع شدن حس اعتراضهاي مدني در كنار تدبر ميتواند زمينه شكوفايي سياست را در آينده مهيا كند.
نخستوزير سالهاي نخست انقلاب با اشاره به اين كه آينده پر از نشاط سياسي خواهد بود، گفت: راه برونرفت از بحرانهاي موجود بازگشت به خواست واقعي مردم است.
لازم به ذكر است كه در ابتداي اين جلسه، حاضران ديدگاههاي خود درباره وضعيت سياسي حال حاضر كشور بيان و راهكارهاي پيشنهادي براي برونرفت از اين بحران را ابراز كردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر